2008/04/24

Reaction

از سر ناچاري رو به آن دخمه‌ي تاريك ِ بدبو دست به كمر ايستاد و گفت "تا كِي تو خيال مي‌خواي زندگي كني". سال‌ها است كه به آن دخمه سر مي‌زند و منتظر مي‌ماند تا صدايي لرزان از آن داخل ِ تاريك برآيد كه دوست‌ات دارم.