2008/01/24

LEau Life & Lackadaisy Comic


مي‌ارزد سكته‌هاي ناقصي چون Buffering را تحمل كرد كه تصاوير متحرك آبرنگي ِ Jeff Scher را ديد. در ضمن من مشتري ثابت اين كميك شده‌ام. مثل خوره تمام‌شان را مرور كردم تا يك چيزهايي دستم‌ بيايد.

2008/01/23

دست

گاهي به اين فكر مي‌كنم كه چه كارهايي از اين دست‌ها بر مي‌آمده كه نكرده‌اند يا كرده‌اند كه اشتباهي بوده يا مي‌توانند و بايد بكنند. به كلي كليشه مي‌رسم و كلي سوال كه مثل هميشه جست‌وجوي جواب‌اش گردش دور دايره است از صفر به صفر. بعد كمي تو خودم مي‌روم و دوستان‌ام مي‌گويند چرا انقدر نااميدم يا بهتر است زندگي را بهتر ببينم ، از پوچي در بيايم و هميشه ليوان نيمه پر دارد. آن‌ها غافل‌اند كه نه نااميدم و نه پوچ. از قضا با كلي اميد و آرزو و دل‌خوش به ديدن نوري از آينده‌اي كه اين لحظه صداي تيشه‌‌اي است كه بر صورت صاف‌اش مي‌نشيند شايد نقش و نگاري بسازد.

2008/01/17

Elizabeth Taylor & James Dean-Giant

درست وقتي شمارش معكوس امتحان شروع شده ياد اين افتادم كه بايد يك كمي بخوابم. در واقع خوابي كه شب‌ها ندارم روزها جبران كنم . بعد كه بيدار شدم به خودم بگويم اه پسر نصف روزت رفت. از آنجايي كه نصف روزي براي من بگذرد انگار ديگر روزي ندارم ، خودم را مشغول چيزهاي ديگر مي‌كنم تا فردا برسد. بعد كه نگاه مي‌كنم، كلي نصف روز هدررفته ، كلي فرداهاي نرسيده ، كلي ادم كسل كننده و كلي تكرار دورم را گرفته. اين‌روزها كلي هوس آدم‌كشي دارم. وسوسه شليك با شات‌گان.

2008/01/12

Persepolis


حتي اگر مثل من هنوز پرسپوليس مرجان ساتراپي را نديده باشيد اما باز نگاه نيويورك تايمز به اين فيلم و تصاويري از طرح‌هاي اول انيميشن روي كاغذ و توضيحات هرچند مختصر ساتراپي و پارانو جذاب خواهد بود.

2008/01/08

Polly wants a drawing[-3]:Artists Against The War



اين دو طرح از بين كارهاي گرافيكي و كارتوني است كه با عنوان هنرمندان مخالف جنگ جمع شده‌اند.

2008/01/06

ورق بزن

حقيقت ، كجا مخفي بود در بين تمام چراهاي ذهني‌ات. حفره‌اي ديگر در اعماق روحي كه بي‌ترس پرواز را تجربه كرد. روزهايي شيرين كه گذشتند. به عمق ، نفوذ نكن. اندوهي است در طعم ِ مصنوعي روزهايت. زندگي تلخ بود؟ بگذار ذهن بيمارم عقده‌گشايي كند. ترحم ، دلسوزي ، توجه. ورق بزن ؛ خسته‌ات مي‌كنم.

2008/01/05

Lens : Boston 1969 | Jeff Albertson

2008/01/03

Scotch Mist | كادوي ريديوهد

Nude ، زمينه تيره ، حركات آهسته يورك و تاب خوردن موها‌ي‌اش چيزي بود كه امروز لازم داشتم. كادوي سال نوي ريديوهد مجموعه‌اي است به اسم Scotch Mist . دو روز است كه به يوتيوب اضافه شده :
[Scotch Mist Version]

2008/01/02


خاكي كه به صورت‌اش نشسته بود به آرامي پاك مي‌كردم و او لبخند مي‌زد. بار ديگر تاكيد كرد كه از اولين محافظان ِِ پايم بوده. دستي به موهاي سفيدش كشيد و زير لب غرغر كرد كه جاناتان ، مرغ دريايي ِ محبوب‌اش چرا ديگر سري به او نمي‌زند. كلاه شاپواش را به سر گذاشت ، عصاي‌اش را برداشت و دوباره در كنج كمد ، جايي كه سال‌هاست با آن خو گرفته ، روي صندلي چوبي‌اش نشست.