2008/05/10

اهميت نده

بيست دقيقه هر كسي مشغول صحبت با خانواده خودش بود. يكي از آن طرف مجلس را گرفت كه آقايان، خانم‌هاي عزيز صحبت كنيم در مورد آينده زندگي اين دو عزيز. جاي‌اش را نزديك‌تر كرد به دو تن از مردان مقابل. پيش باجناق‌اش نشست. گويي مذاكره‌ سر تجارتي پر سود قرار بود انجام شود. شايد هم اين حس من بود. به هرحال بعد از فهميدن اين‌كه دو عزيز بالاي سي‌سال دارند خودم را مشغول يافتن دلايلي قانع كننده كردم.

1 comment:

Anonymous said...

hamishe donbale dalayel hastim :)
mantegh
rational
.....

Post a Comment