2009/02/28

Polly wants a drawing [19]: Amy Dover



جا ماند

زندگي در لهجه‌ي اصيل‌اش، در كلاه بافتني‌اش، در چاي ذغالي‌اش، در آن اتاق دوازده‌متري‌اش، در دمپايي پلاستيكي آبي‌رنگ ِ توالت‌اش هم، جاري بود. قزل‌الا در دستان‌اش مي‌درخشيد. مي‌گويم كه يادم نرود، چطور روزي تازه شدم، چطور غبارم را جا گذاشتم. در سرماي داغ ِ شبي زمستاني.

2009/02/22

Pi


9:13, Personal note: When I was a little kid my mother told me not to stare into the sun. So once when I was six, I did. The doctors didn't know if my eyes would ever heal. I was terrified, alone in that darkness. Slowly daylight crept in through the bandages, and I could see, but something else had changed inside of me. That day I had my first headache.
+

Random taste - 11


+ The Selby

توضيح

اينكه فكر كنيد اين پست ربطي به "وبلاگ" يا شايد دفتر خاطرات قفل شده‌ي خانمي داشته باشد، سوتفاهم بزرگي است. صحبت از نگاه ِ جنسيتي هم بيشتر به يك شوخي مي‌ماند و ناشي از عدم شناخت صحيح يا واكنشي شتابزده است و البته اين منافاتي با تيزبودن نگاه يك مرد به زن و بالعكس ندارد. در آخر آن‌كه با كمال ميل در "جابجايي" وسايل اتاق‌تان كمك خواهم كرد اما كاري به دكورش نخواهم داشت.
ممنون از شما و شما.

2009/02/19

Seven Days


+ Sete Dias
works & days of cristiana couceiro

Ad. Ave [9]: Coca-Cola


تبليغ فوق‌العاده زيبا و خلاقانه براي كوكاكولا از موسسه وايدن + كندي در پورتلند آمريكا

2009/02/18

the Rainbow


+ The Rainbow; 1890
William Trost Richards [1833-1905]

Painting is poetry that is seen rather than felt, and poetry is painting that is felt rather than seen
+ Leonardo da Vinci

2009/02/17

غرولند

چيزي است كه هر كسي بايد خودش به آن برسد. اين دوران بيشتر در خانم‌ها مي‌بينم. بهتر است از نظر ذهني با خودشان كنار بيايند. موضوع اين است كه فرياد زدن ِ "من سيگار مي‌كشم" حس خاصي را منتقل نمي‌كند. شايد زماني به تابوشكني نسبت‌اش مي‌دادند و بعد‌ها جزيي از ژست‌هاي روشنفكري هم محسوب شد و البته تمركز زيادي بر شيوه‌هاي كشيدن و بيرون دادن ِ دودي كه خاص بودن را القا كند، انجام شد اما انصافا ديگر لوس شده است. هر وقت حال كردي بكش، يكي هم براي ما روشن كن. اما عزيز دلم انقدر داد نزن كه سيگار هم مي‌كشي. لابد قبل و بعد قهوه در متفاوت‌ترين كافه‌ي شهر.

2009/02/14

Mr. Moog


در فليكر دوست‌داشتني، صفحه‌ي آقاي موگ حال عجيبي بهم مي‌دهد. آقاي لي، يا همان موگ، در پروژه‌ي پارسال ِ فليكر 365 كه البته در اين سال 366 شد، عكس‌هاي جالبي را منتشر كرده كه خيلي‌هاشان به واسطه‌ي كارهاي گرافيكي ديدني از آب درآمده.
فليكر 365 عنوان گروه/پروژه‌اي است كه اعضايش تمام روزهاي سال پرتره‌اي از خود با برچسبي به همين عنوان منتشر مي‌كنند و حاصل‌اش تجربه‌ي ناب و جالبي است.

Walkman: Duran Duran - Perfect Day

+ Duran Duran: Perfect Day L







Just a perfect day..
Problems all left alone
Weekenders on our own
Such fun

2009/02/11

Lens: Ann e. Cutting


+ Ann Elliott Cutting

Escape

لالايي شبانه، اشتياق لمس دستانت.
شناور در امواجي خروشان كه از چشمانت مي‌جوشند.
كرم‌ها در مغزم مي‌لولند. قلبم آتش است.
آزارت مي‌دهم؟

King of the Internet


+ D H A R B I N

2009/02/09

ت ه ي

پازل‌ ِ كليدي. تكه‌هاي مهم. تكه‌هايي كه وقتي نباشند، سردرگمي مي‌آورند. ضعف مي‌آورند. جنون مي‌آورند. سال‌ها با سردرگمي ساخته و به جنون معتاد، تكه‌ها را با وسواس كنار ِ هم مي‌گذارم. از ديدن فضاي خالي ترسيدم اما نگاهش كردم. مي‌بينم، تمام جاي خالي را كه پر نشد.

Ad. Ave [8]: VW


you won't see the difference, you'll feel it.

2009/02/08

2009/02/06

Polly wants a drawing [18]: Cath Riley



چطور يك طراحي با مداد، انقدر مي‌تواند دقيق و زيبا باشد؟ كف كردم، واقعا.
+ Cath Riley