2007/11/28

اين مشكل امروز نبود كه از گذر زمان كفري شدم و سعي كردم زياد بخوابم شايد مثل خواب بچه‌هاي كهف باشد كه بعد از بيداري همه چيز عوض شده باشد جز مني كه قبل از خواب هم همان بودم با همه‌ي آن دغدغه‌ها و پرسش‌ها و خيالات و اوهام و هر چه جزيي از من شده كه سردرگمم كرده و به دنبال راهي براي خلاصي اداي تفكر در مي‌آورم تا اين مخ ِ زواردررفته حركتي كند. و همه‌ي آن‌ها كه با لبخند و گاه اخمو از روي دلسوزي و آينده‌نگري سعي در كمك كردن و نشان دادن سرمنزل مقصود و هدف عالي دنيوي و اخروي دارند ديگر نباشند و بگذارند كمي خويشتن را دريابم فارغ از هر نسخه‌اي كه بود و ملتي كه پريشان و متعجب مرا نگاه كنند كه از چه دنيايي آمده‌ام.